در دهه 60 شنیدن کلمه "هاله" رایج بود، اما صحبت در مورد هاله این روزها به طور کلی به گروه های "روحانی" یا "عصر جدید" محدود شده است.
شاید تعجب کنید که بدانید هاله ها توسط تقریباً هر فردی در زمانی از زندگی خود دیده یا حس شده است و بیشتر آنها نمی دانند با این اطلاعات چه کنند.
برای شروع ... در فرهنگ لغت کلمه "هاله" به شرح زیر است:
هوا یا کیفیت متمایزی که به عنوان ویژگی یک شخص یا چیز در نظر گرفته می شود.
هرگونه تراوش نامرئی، مانند رایحه یا بو
احساسات عجیب ، مانند صداها در گوش یا جرقه های نوری که بلافاصله قبل از حمله، به ویژه صرع
(در فراروانشناسی) یک تراوش نامرئی که توسط یک شخص یا شیء ایجاد می شود و در اطراف آن ایجاد می شود: ادعا می شود که توسط افراد دارای حساسیت فوق طبیعی قابل تشخیص است.
هر ذره وجود ما از انرژی تشکیل شده است... همه انرژی ها ارتعاش دارند و فرکانس دارند. هر فکر-عمل و تجربه ای که در آن شرکت می کنیم، ارتعاش و فرکانس ما را تغییر می دهد و بر کل تأثیر می گذارد.
انرژی ما با تعامل در فضای روانی محیط فیزیکی نزدیکمان تغییر می کند.
انرژی های ما با مشارکت با واقعیت میدان انرژی زیستی شخصی دیگران... یا هاله تغییر می کند. این شامل تمام پادشاهی های موجود در اینجا روی زمین می شود.
انرژی ما با سفر به آگاهی خود (بدون بدن فیزیکی) در زمان، مکان و بعد تغییر می کند. ذرات سلولی ما از سفرهای ذهن ما سود می برند و مکان هایی را که رفته ایم به عنوان حافظه سلولی به یاد می آورند.
افکار چیزهایی هستند، آنها به ذرات آگاهی اضافه می کنند و حاوی آن هستند... که می تواند گیرنده افکار ما را التیام یا آسیب برساند. آگاهی فکری ما به آگاهی جهانی و ابعاد دنیوی دیگر کمک می کند که بیشتر با آنها طنین انداز می شود. ما مسئول افکار خود هستیم و عواقب منصفانه ای دریافت می کنیم...
لطفاً افکار خود را عاقلانه انتخاب کنید زیرا همه افکار شاهد و تصدیق می شوند.
ذرات انرژی مشابه برای تشکیل اجسام جاندار و بی جان مانند اندام ها، استخوان ها، موجودات و واقعیت مادی گروه می شوند. هر گروه از ذرات ارتعاش "مانند" خود را حمل می کند و سیگنالی را در سراسر وجود می فرستد که فرکانس های تشدید حمایتی را به "ارتعاش" گروه خود جذب می کند. پیشرفت مداوم در ایجاد آگاهی گروهی، ارتعاش و فرکانس را تقویت می کند، که باعث می شود الگوی فکری که از آگاهی آن ذرات پشتیبانی می کند، در زندگی و تجربه فرد مهم تر شود. طبیعی است که همه ذرات "گروه بندی شده" پیشرفت کنند و آگاهی از واقعیت خود را گسترش دهند.
این به نوبه خود باور و افکار اصلی را که برای حفظ واقعیت گروهی استفاده می کنیم، تقویت می کند. در نهایت این الگو به یک عمل ناخودآگاه تبدیل می شود زیرا ما آن را بیشتر در خلبان خودکار مانند یک عادت پذیرفته شده تمرین می کنیم تا زمانی که بتوانیم از آن آگاه شویم و الگوی فکری را تغییر دهیم تا الگوی باور آگاهی بالاتر را منعکس کنیم.
به عنوان مثال، اگر کسی وارد واقعیت فردی ناخوشایند شود و متوجه شود که بیماری دیگری را که به راحتی به دست میآید باور میکند یا به عهده میگیرد... این تجربه باعث میشود که این فرد باور مشابهی داشته باشد. ممکن است بیماری برای آنها نیز اتفاق بیفتد.
این فکر ذرات انرژی را با پذیرش بیماری به عنوان یک احتمال تحت تاثیر قرار می دهد. این مراحل ابتدایی باور است (می تواند یک واقعیت باشد) که فرآیند ایجاد ارتعاش و فرکانس را بر روی آن فکر آغاز می کند.
تا زمانی که فرد الگوی فکری خود را حفظ کند و بارها و بارها با فرد و اندیشه خود دیدار کند، این باور قوی تر می شود تا اینکه روزی به شکلی ظاهر شود.
به همین دلیل است که افراد دلسوز اغلب پس از مراقبت از عزیزان، خانواده و دوستان بیمار، حالشان خوب نمی شود. ربطی به این ندارد که چه کسی سزاوار حال ناخوش است یا نه... بعد از مراقبت از ناخوشایند. این در مورد افکاری است که می پذیریم و واقعیت هایی که در طول زمان تجربه می کنیم که ما را شرط می کنند ... آگاهی و هاله ما را تغییر می دهد.
از سوی دیگر... بگویید که متعهد شده اید که زندگی خودآگاهانه ای داشته باشید. شما تصدیقات شگفت انگیزی را در مورد زندگی و خودتان مطرح می کنید، فقط خود را با افرادی احاطه می کنید که شاهدان مثبت معتبری هستند که از هر خیر شما حمایت می کنند و می بینید که می توانید در تجربه بالاترین خیر آنها از آنها حمایت کنید.
شما تمام پتانسیل های بعد ذهنی، عاطفی، جسمی و روحی زندگی خود را پرورش می دهید و پرورش می دهید. مطمئناً افرادی را دارید که سعی می کنند شما را زمین بزنند اما نمی توانند زیرا هاله شما بسیار قوی است، تأثیر آنها بر زندگی شما بی معنی به نظر می رسد اگر حتی به یاد داشته باشید که آنها چه کسانی هستند.
آنچه را که به خود اجازه می دهید ابتدا باید از هاله خود عبور کنید. داشتن یک زندگی خودگردان و با فکر به تقویت هاله شما کمک می کند.
این یک واقعیت است که هر کجا که باشیم، انرژی غالب محیط، یا گروه، در واقع باعث میشود که کسانی که در منطقه نزدیک هستند، به سطح ارتعاش خود برسند یا پایین بیایند. هرچه هاله شما قویتر باشد، توانایی بیشتری برای حفظ سطح ارتعاش خود خواهید داشت. البته ما همیشه وقتی به سادگی هر کسی یا هر چیزی را مشاهده می کنیم، انرژی مشارکت می کنیم. ما در سطوحی تحت تأثیر تعامل انرژی هستیم و مشارکت ساده ما در شاهد بودن نتیجه را تغییر می دهد.
هاله یک میدان انرژی/زیست ظریف است که ما را احاطه کرده است، ویژگیهای آن اندازه، شکل، فرم (اگرچه سیال)، رنگ و صدا است که اغلب در گوش انسان شنیده نمیشود. هاله ما از تمام تجربیات، خرد، دانش اکتسابی، آسیب ها، شادی ها و همه باورهای ما تشکیل شده است. هاله مغناطیسی است ...
آگاهی را در درون همه چیزهایی که با باورهای ما طنین انداز است به سمت خود می کشد. ضرب المثلی حکیمانه وجود دارد که می گوید: «ما چه کسی و چه هستیم را جذب می کنیم»...
مردم به اصطلاح آینه هستند. زیرا برای تشخیص چیزی در درون دیگری، فرافکنی آگاهی است که می دانیم در مقطعی بخشی از آگاهی ما بوده است. اگر میخواهید بدانید به چه چیزی اعتقاد دارید، و چه کسی هستید... به دوستان و نزدیکانتان نگاه کنید.
هاله ما اولین خط دفاعی ما است که به ما اطلاع می دهد وقتی چیزی اشتباه است. برخی از مردم آن را یک پاسخ "روده ای" می نامند، اما هاله ما ما را تحریک می کند تا بتوانیم به هر طریقی که برای ما مناسب است، آنچه در حال وقوع است و اینکه آیا مشارکت برای ما بی خطر است، احساس کنیم.
وقتی میدان انرژی ما قوی است، سالم و سرزنده هستیم. هاله ما صاف، قوی، رنگارنگ است و می تواند اتاق را روشن کند یا کسی را آرام کند. ما یک خیر جمعی را تجربه می کنیم و از وجود خود به عنوان بخشی از کل آگاه می شویم. توانایی انجام تمام کارهایی که باید انجام دهید وجود دارد و می توانید در اطراف خون آشام های روانی (کسانی که به دنبال تخلیه انرژی شما هستند) باشید و تحت تأثیر آنها قرار نگیرید زیرا هاله شما به اندازه کافی قوی است که به کسانی که هاله ضعیف دارند انرژی بدهد. و شما هنوز هم می توانید بدون احساس خستگی بیایید.
افرادی که انرژی زیادی دارند در واقع می توانند برای کسانی که از تخلیه طولانی مدت انرژی رنج می برند بسیار شفابخش باشند، اما من به کسی توصیه نمی کنم که در روابط طولانی مدت با کسی که فقط به دنبال دستکاری شما برای حمایت از قربانی شدن مداوم خود است، بپردازد. آنها باید بخواهند به خود کمک کنند تا بهبود یابند و گام های خود مسئولانه برای انجام این کار را بردارند.
به یاد داشته باشید، شرطیسازی برای مدت طولانی اتفاق میافتد و اثرات مداوم آن ظریف است... حتی فردی با هاله سالم ممکن است نتواند بداند چه زمانی شروع به خرید به قربانی شدن کرده است یا اینکه کسی قربانی شرایط است. افراد متعادل موفق، هاله های سالمی دارند. آنها فرصت هایی دارند که با حفظ ارتعاش بالا ایجاد کرده اند. آنها تمرکز و توانایی بهره برداری از آگاهی جهانی بالاتر را دارند تا همه نیازهایشان برآورده شود. کودکان بیشتر در جوانی هاله ها را می بینند. از یک کودک بخواهید که تصویر شخصی را برای شما بکشد و خودتان از طریق رنگ هایی که استفاده می کند خواهید دید.
یک هاله ناسالم معمولاً نازک، خاکستری یا تیره است، سوراخ هایی در آن وجود دارد و می تواند در برخی نواحی ضخیم سیخ یا متلاطم و در برخی دیگر نازک باشد. ممکن است فرد احساس خوبی نداشته باشد یا نوعی عدم تعادل را تجربه کند. آنها ممکن است غمگین یا افسرده باشند. گاهی اوقات آگاهی منتقل می شود، آگاهی ارثی که بعداً در زندگی به صورت انواع بیماری ها ظاهر می شود. افرادی که به مواد تغییر دهنده ذهن معتاد هستند، اغلب می توانند سوراخ هایی در هاله خود داشته باشند.
افرادی که در هاله خود سوراخ دارند، اغلب در معرض فرافکنی های منفی دیگران و همچنین حملات جسمی و روانی از دیگر ابعاد طنین انداز هستند. اغلب اوقات این افکار خودکاهنده ای است که به خود فرافکنی می شود که شروع می شود یا تا حد زیادی به این فرآیند کمک می کند.
ما همیشه این لحظه را داریم که تصمیم بگیریم عشق، اعتبار و پذیرش افکار را برای خود بپذیریم و طرح کنیم. هیچ فردی به اندازه «خود» قدرتمند نیست. شما قدرتمندترین فرد زندگی خود هستید ... هرگز فراموش نکنید!
من به خدا ایمان دارم... نیرویی برتر... عظمت مقدس. این بزرگترین قدرت من است و هنوز هم باید کسی باشم که این باور را بپذیرم.
برای سالها روشنبینان و بینندگان شاهد رنگهایی بودهاند که تمامی اشکال زندگی را احاطه کردهاند. رنگهایی که در اطراف هر کسی یا هر چیزی میبیند، میتوانند و با توجه به بسیاری از عواملی که در این مقاله ذکر شده است، تغییر میکنند... و اگرچه این یک علم دقیق نیست،
بیشتر روشنبینان با این موارد مرتبط هستند:
قرمز در هاله: خشم، انرژی احیاکننده، انرژی ذخیره شده یا مسدود شده، نگه داشتن گرما.
سبز: درمان مشکلات قلبی، کار روی بخشش، شفای گذشته، انرژی شفابخش، نزدیک به طبیعت
صورتی: عشق بی قید و شرط، عشق آگاپ
زرد: معلم، دانش، خرد هدایت شده، حس خوب خود و هدف
آبی: قدرت اراده، ارتباط صادق، انرژی سرد/سرد
خاکستری: نشاط کم، مشکلات سلامتی (معمولاً سوراخ هاله را می بینید یا می توانید احساس کنید) مواد مخدر، اعتیاد به الکل
بنفش: معنوی دانایی، عاقلانه، صداقت، صلابت معنوی
نارنجی: خلاقیت، خودانگیختگی، مردم
راه های بهبود و تقویت و پاکسازی هاله از موجودات غیر ارگانیک هاله عبارتند از:
*به خودتان بگویید چقدر فوق العاده و باشکوه هستید... باور کنید!
*به بیرون بروید و زیر نور خورشید حمام کنید زیرا به طور طبیعی هاله شما را احیا می کند
*به صداها و فرکانس هایی گوش دهید که ارتعاش شما را افزایش می دهد و فعالیت کل مغز را افزایش می دهد (فرکانس عشق 528 هرتز را بررسی کنید)
چیز جدیدی بیاموزید
* برای کمک به هدفی که به آن اعتقاد دارید داوطلب شوید.
*رقص
*تمام کارهایی را انجام دهید که برای شما لذت و اشتیاق ایجاد می کند
*زمانی را برای پرورش و پرورش جنبه های معنوی، ذهنی، عاطفی و جسمی زندگی خود اختصاص دهید.
هنگام تلاش برای مشاهده هاله برای اولین بار، پیشنهاد می کنم با گیاهان و درختان شروع کنید. بیرون بروید... استراحت کنید و نیتی را که دوست دارید دعوت کنید تا طبیعت را به شما نشان دهد تا تمام طیف های زیبایی آن را به شما نشان دهد، انجام دهید. خود را به حالت قدردانی، عشق یا احترام برسانید... نگاهی آرام بگیرید و فقط اجازه دهید... مجبور نکنید... اجازه دهید... ممکن است زمان ببرد اما ارزشش را دارد.
امروزه ماشین هایی وجود دارند که می توانند میدان زیستی افراد و اشیاء را اندازه گیری کنند. اگر مایلید در مورد این تجهیزات و کارهایی که انجام می دهد بیشتر بدانید، روی *فرکانس، ارتعاش و قدرت هاله اندازه گیری کنید. مقالات زیادی در مورد هاله آنلاین وجود دارد. بسیاری از روش های مبتنی بر انرژی درمانی با متعادل کردن هاله کار می کنند. من به عنوان یک استاد/معلم ریکی دست به درمان می زنم و متعادل کردن هاله به فرد کمک می کند تا احساس آرامش و شفافیت بیشتری داشته باشد.
دیدن و حس کردن هاله ها روشی شگفت انگیز برای یادآوری جوهره ای است که همه ما در زندگی به اشتراک می گذاریم فراتر از عمق پوست است. در یک سطح انرژی ظریف، همه ما صمیمی هستیم و قادر به برقراری ارتباط در هر زمان هستیم.
امیدوارم این مقاله به نحوی الهام بخش و توانمند شما باشد 😊
قلم جادویی اموند تولید شده از فناوری آمایزد فیوژن میتواند مقدار زیادی از انرژی نقطه صفر را وارد بدن و اجسام کند. شما می توانید با گردش قلم نانو روی چاکراهای بدنتان انرژی مورد نیاز برای کار کردن نرمال و طبیعی بدنتان را فراهم کنید.
قلم اموند: به صورت تخصصی (فول بادی) تمامی چاکراه های بدن را ریست کرده و برای انرژی زایی غذا, مایعات و ماساژ پوست تعبیه شده و برای دردهای موضعی مانند کتف, کمر, زانو و دیگر مفاصل و ماهیچه های بدن بسیار موثر است.